یک …
لحظه لحظه خاطرات بهمنی که یک دفعه بهار شد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و یاسمن
بهمنی که غرق شوق و شور بود، انفجار نور بود
دو …
سرزمینی که نگاش به آسمونه و حسابش از زمین جداست
ذره ذره خاکش از غرور و غیرته
سرزمینی که شن کویرشم، لشکر خداست
سه…
بغض ناتموم مادری بالاسر جنازۀ پسر
بغضی که یکمرتبه صدا میشه سکوت رو میشکنه
ای تموم بچههام فدای تو یا حسین
این گلم نثار کربلای تو یا حسین
*
ای پدر و مادرم فدای تو یا حسین
زندگیم فدای کربلای تو یا حسین
*
چهار…
ایستادن یه نوجوون بدون ذرهای ترس و آرزو
روبروی تانکهای روبرو
پنج…
اهتزار پرچم سه رنگ
روی گنبد مسجدی که زخمۀ گلولههاست
خندههای مردمی که یک صدا میگن
«فتح شهر خون کار خداست»
شش…
آسمونی که پر از نوای ربناست
آسمونی که قرق شده با شهاب و رعد و صاعقه
با آیۀ «و ما رمیت اذ رمیت»
آسمونی که کابوس کرکساست
هفت…
چشمه چشمه موج موج
کوچه کوچه رود رود
تو خیابونا به هم رسیدن و یکی شدن
شکستن سردی دی و غرور اهرمن
حالا بازم بشمارن
اینا گزینههای روی میز ماست
حالا بازم بشمرید
گزینۀ روی میزتون چیاست
حالا بازم بشمرید
همه میدونن این آخرای قصۀ شماست
هفت … شش… پنج … چهار … سه … دو … یک …
لینک دانلود ویدئو کلیپ گزینه های روی میز
متن شعر چشم امید «2»:
ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو
تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو
نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو
امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟
تجلی طه ، گل اشک مولا ، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم
گرفتار گودال خونین ، گرفتار غم های زینب ، سیه پوش قاسم
عزادار اکبر گل باغ لیلا ، پریشان دست علم گیر سقا
نفس های سجاد ، نواهای باقر ، دعاهای صادق
کس بی کسی های شب های کاظم
حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه
تمنای هادی ، عزیز دل عسکری ، پس نگارا بفرما کجایی؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد…
دانلود آهنگ چشم امید «2»
حجم فایل: 4.4 MB
1- اغلب ما با الفاظِ در ذهنمان فکر می کنیم. کافی است چند لحظه ای به آنچه در ذهنمان به عنوان فکر کردن می گذرد توجه کنیم، آنگاه به وجود و هیمنه این گفتگوی درونی پی می بریم. می بینیم که همواره در حال جفت و جور کردن الفاظ درون ذهنمان برای رسیدن به فکر جدیدی هستیم. به غیر از کسانی که با سالها ریاضت های فکری و عقلی به عقل مستفاد رسیده اند، اغلب ما با الفاظ و کلمات فکر می کنیم.
در این میان نباید فراموش کرد که عقل هم دارای مراتبی است که از جمله آن عقل محض، مُدرِک مفاهیم اولیه، عقل تحلیلگر، مُدرک مفاهیم مجرد و در نهایت عقل، متصل به مفاهیم مجرد می شود. از طرفی بر خلاف قوای دیگر که خودشکوفا هستند، قوه عاقله تنها زمانی بارور می شود که تمرین عقلی صورت بگیرد. رهایی از کمند الفاظ در فرایند تعقل در اواخر مرتبه سوم و مرتبه چهارم عقل اتفاق می افتد که از هر هزار فیلسوف پخته یکی به این مقام می رسد. از این رو قبل از این مرحله، ما در تفکِرمان دربند الفاظیم.
2- عمده تفکرات ما ناخود آگاه است. چند بار تا بحال به صورت خودآگاهانه فکر کرده ایم؟ اغلب افکار ما بصورت واکنشی در مقابل پدیده های اطراف است و کمتر برای کسی پیش می آید در برخورد با مسئله ای بنشیند همه جوانب مثبت و منفی را بسنجد، به هر کدام نمره دهد و در نهایت بر اساس آن فکر کند، چراکه که فکر بر خلاف وهم، زمان بر است. حالا اگر محاسبه کنید خواهید دیدکه تعداد زیادی از گزاره های قبول شده درذهنمان به صورت ناخودآگاه وارد شده اند.
3- منشأ ناخود آگاهِ ما، از وروی های خود آگاه ماست. افرادی مثل یونگ می گویند ناخود آگاه از تکرار تجربه جمعی گذشتگان پدید می آید. اما باید دانست که عمده ناخود آگاه ما از مسائل خودآگاه حسی، خیالی، وهمی و عقلیِ خود ما شکل می گیرد. از تر کیب همین ورودی های انبار شده در خزانه ذهن است که افکار جدید بوجود می آید. به همین خاطر است که اینقدر بر کنترل ورودی های ما تاکید شده است.
نفس چیزی را فراموش نمی کند و فقط ممکن است دستیابی به آن برایش مشکل شود. هر عکس و فیلمی که می بینیم و یا لفظی که می گوییم و می شنویم و در کل هر چه وارد نفس ما شود تاثیر ناخودآگاه خود را در تفکرات ما می گذارد. خطر ناخودآگاه این است که معیاری برایش نداریم.
از این سه مقدمه به راحتی واضح شد که:
اگر الفاظی که بکار می بریم حامل بارِ درستی نباشند، خود به خود درون نفس را تخریب می کنند.
برای درک بهتر این مطلب چند مثال را بررسی می کنیم:
حدود 15 سال پیس مسئله ای بر سز زبانها افتاده بود که آیا ما اول ایرانی هستیم یا مسلمان. جواب های مختلفی با تحلیل های معمولا ضعیفی ارائه می شد که در نهایت عموم مردم با استناد به قدمت بیشتر ایران نسبت به اسلام می گفتند ما اول ایرانی هستیم و سپس مسلمان. گذشته از ایرادات زیادی که به این نحو پاسخ ها وارد بود، می شد با کمی دقت به یک مغالطه در این مسئله پی برد. در سوال مطرح شده کلمه اول آمده بود، در حالیکه پشت پرده منظور کسی که آن را طرح کرده بود اولویت و اهمیت بود نه قدمت زمانی. یعنی اگر به دو راهی انتخاب رسیدی کدام را انتخاب می کنی. آن شیطان می دانست که عموم مردم کمتر به تفکر خودآگاه می پردازند و با استدلالی دم دستی می پذیرند ما اول ایرانی بوده ایم. چه بسا فردی که اول را با معنای قدمت می پذیرد، همچنان درونش اسلام را اولویت می دهد. اما این شیطنت درست در سالهایی صورت گرفته بود که محرم با نوروز تلاقی پیدا کرده بود و هر فرد دغدغه مند را به تصمیم گیری فرا می خواند. اینجاست که آن جمله به ظاهر ساده که در ذهن به صورت خودآگاه پذیرفته شده بود، در فضای ناخودآگاه ما بالا می آمد ولی این بار با معنای اولویت ایرانیت. مثلا قنادی که سالها دهه محرم را تعطیل می کرد و به احتمال زیاد این تصمیم را از طریق تفکر واکنشی و نه خودآگاه گرفته بود، در فضایی که ترسیم شد به سادگی با تفکر ناخودآگاه دیگری به مدد الفاظ انبار شده در ذهنش به این نتیجه می رسد که دیگر این کار را نکند حتی در سالهای بعد از این تلاقی.
بحث قرآنی در اهمیت الفاظ
در سوره مبارکه احزاب آیه شریفه 70 آمده: یَأَیهّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ قُولُواْ قَوْلًا سَدِیدًا
اى کسانى که ایمان آوردهاید! [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ کنید و سخن استوار بگویید.
سدید علاوه بر نهی از استعمال سخنان نادرست به حرف های چند پهلو نیز اشاره می کند. در آیه بعد می فرماید اگر چنین کنید خدا کارهایتان را اصلاح می کند. پس معلوم می شود اگر مراقب الفاظی که می گوییم نباشیم دنیا و در پی آن آخرتمان اصلاح نمی شود. حتی یک جمله نیز سرنوشت ساز است. ما باید مراقب الفاظ باشیم چراکه ما تفکرِ فارغ از الفاظ نداریم. حتی در معنایی دقیق تر در سوره مبارکه ق آیه 18 شریفه آمده: ما یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید ( انسان)از دهانش هیچ چیزی ادا نکند مگر اینکه نزد او نگهبانى آماده( آن را ثبت می کند).
در عرب به هسته خرمایی که فرد از دهان بیرون می آورد لفظ می گویند و کنایتاً به هر آوای معنی دار و بی معنایی که از دهان خارج می شود، اطلاق می کنند. این آیه می فرماید نه تنها ادای کلمات، حساب و کتاب دارد بلکه هر آنچه تلفظ کنیم در ما اثر گذار است. حتی اصوات به ظاهر بی معنا.
چند نمونه از الفاظِ بی حسابِ متداول
زمانی به فهرست کردن جملات متداولی که در پی هر کدام تفکری غلط پنهان بود، پرداخته شد. اکثر تکه کلام های طنز تلویزیونی از این دستند. اتفاقا جملاتی که با طنز در نفس می نشینند بسیار نافذ ترند:
برو حالشو ببر! یعنی آزادی قوه شهوت و غلبه بر عاقله.
حالا بببینیم چی میشه! همان جمله کلیدی شیطان در تسویف است که بسیاری از بی اردگی ها ریشه در همین جملات تناور شده در نفس دارد.
حالا مگه چی میشه!/ یک شب هزار شب نمیشه!/ همین یک باره!/ خوش باش!/ دلت پاک باشه! همه از جملاتی اند که گناه را کوچک می شمرند.
عیسی به دین خود و موسی به دین خود!/ کسی رو که تو قبر دیگری نمی ذارن! این جمله ها ما را از امر به معروف و نهی از منکر باز می دارند.
این ها مشتی از خروارها جملات بی حسابی است که شبانه روز استفاده می کنیم. جملاتی که به سادگی می پذیریم و نمی دانیم که به سادگی نمی شود آنها را از نفس خارج کرد. چراکه اینها به دلیل استعمال زیاد مثل سلول های سرطانی و ویروس های کامپیوتری در همه جای نفس رسوخ کرده اند. پس در مقام پیشگیری باید مراقب ورودی های خود باشیم و اینکه هر گزاره ای را به سادگی نپذیریم که اصلاح سرنوشت ما در گرو همین هاست. چند درصد از عادات رفتاری و گفتاری ما خودآگاهند؟ اغلب ما فحش های زیادی را شنیده ایم که به کار نمی بریم، چونکه ابدا صلاحیت کاربرد آنها را نپذیرفته ایم. قدم بعدی تلاش برای پاک سازی نفس از جملات موجود است که نیاز است بدون معطلی به تهیه فهرست و مقابله با آنها بپردازیم و بدانیم که هیچ کس به غیر خود ما برای ما کاری نمی کند. پس هرچه زودتر دست بکار شویم.
الحمد لله ربّ العالمین
جلسه ی سیر و سلوک قرآنی مورخ 7 آذر 1392 باموضوع
"جملات طلایی شیطان"
دریافت فایل صوتی با حجم 5 مگابایت
منبع: Gofteman-bartar.ir
ویژه نامه شرح مختصری از سوره های قرآن کریم
هرچه کنکاش و تحقیق پیرامون قرآن کریم انجام شود ، بیشتر بر حیرت و شعف ما افزوره می شود . کتابی که سراسر نور و هدایت است و از جنبه های گوناگون و متفاوت اعجاز است و در نهایت اعتدال و کمال ، جلوه ای از ذات پاک حضرت حق است . ممکن است سوالات زیادی در ذهن شما از جهات مختلف و موضوعات گوناگون قرآن وجود داشته باشد . سوالاتی پیرامون نام سوره ، موضوعات ذکر شده در سوره ، مکان نزول سوره و … . در ادامه جهت پاسخگویی به سوالات شما و آشنایی بیشتر با مصحف شریف شرح مختصری از سوره های قرآن را آورده ایم و راهنمای ما در این مسیر ، مجموعه کتب ارزشمند تفسیر نمونه بوده است . ۱۱۴ سوره قرآن به ۱۹ فصل تقسیم شده و هر فصل شامل ۶ سوره مبارکه از قرآن مجید است . فهرست زیر جهت سهولت مخاطبان نصر۱۹ در یافتن مطالب ارائه می شود .